افکار قبل از خواب

همه اون چیزهایی که قبل خواب بهشون فکر میکنم. میشه گفت یه جور روزمرگی نویسی

افکار قبل از خواب

همه اون چیزهایی که قبل خواب بهشون فکر میکنم. میشه گفت یه جور روزمرگی نویسی

22

گفتم که زودی بر میگردم

 امشب میخوام در مورد هلند و تاثیر اولیه که روی من داشته بنویسم. میدونم این چیزهایی که من الان میگم و نطراتم در مورد این کشور ممکنه تا چند وقت دیگه کاملا تغییر کنه یا اینکه کلا غلط باشه.

میتونم بگم این پست یه جور مقایسه هست بین سوئد و هلند.


خب، اول از همه اینکه هلند به طور واضحی از سوئد خوشگل تر هست همه جا سبز هست حالا یا جنگل و درخت یا دشت و چمن. تو سوئد دشت و چمن به این شکل کمتر دیدم. اینجا انگار همه جا یه موکت سبز کشیدن :)


به معنی واقعی سرزمین پست هست یعنی دریغ از یه ریزه تپه!! همه جا تا چشم کار میکنه دشت هست و دشت. فکر کنم برای منی که عاشق کوه هستم تو طولانی مدت اعصاب خورد کن بشه 


آدم رو یاد شمال میندازه. تو مسیری که با قطار میامدیم پر بود از شهر ها و دهکده های خوشگل و کوچولو که با فاصله کمی از هم قرار داشتن.


معماری خونه ها خوشگل تره ترکیبی از چوب و آحر هستند با پنچره های بزرگ و بلند.من که عاشق پنجره ها شدم.


مردم خیلی خیلی معاشرتی تر از سوئدی ها هستند. سر صحبت رو باهات با هر بهانه ای باز میکنن و باهات خوش و بش میکنن. این چیزی  هست که هیچ وقت برای من تو سوئد  اتفاق نیافتاد.

کلا رفتار سوئدی ها در جاهایی که کاری باهات ندارن مثل خیابون داخل اتوبوس و .. طوری هست که تو اصلا وجود نداری. هیچ وقت باهات "آی کانتکت " بر قرار نمیکنن. اوایل که سوئد رفته بودم این مساله واسم کلی جذاب بود. از بس که تو ایران همه مخصوصا آقایون دارن با نگاه میخورنت!!اما بعد 3 سال یه کم آزار دهنده شده بود.


نمیدونم شانس ما بوده یا چی روی اکثر مواد غذایی که این چند وقت مصرف کردیم انگلیسی هم نوشته بود. این برای ما خوده نعمت بود!! چیزی که تو سوئد نداشتیم


زبونشون به نظرم به اون زشتی که فکر میکردم نیست هر چند هنوز هم شنیدن اون همه "خ" توی یه جمله عجبیه، اما به نظرم زبون نرم تری از سوئدی میاد. مثل سوئدی اون همه تشدید و استرس روی کلمات رو احساس نمیکنی.

لغات مشترک و یا شبیه به هم زیاد دارن. فکر میکنم که ریشه یکسانی داشته باشند.


کارهای اداری یه کم با گیر بیشتری نسبت به سوئد انجام میشه


محیط های کاری خیلی خشک تر و جدی تر از محیط های کاری سوئد به نظر میاد.




فعلا همین ها یادم میاد. احتمالا باز هم به این پست اضافه میکنم.

نظرات 3 + ارسال نظر
[ بدون نام ] چهارشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 05:30 ب.ظ

salam khosh omadi be holland,inja ham be noobeye khodesh sakhtiaye khodesho dare,va ham khobihasho,rasti ki gofte zaboone inha be khooko maaroofe,aslan intoori nist be nazare man az zabane swedi va newegi ke 100% behtare va hamintoor az zabane almani(be hem barkhord )dar kol omidvaram ke movafagh bashi inja,rasti ham khode mardoom ham roo harchi ke fekr koni engilisi neveshte pas negaran nabash

سلام دوست عزیز . سمتو برام نزاشته بودی.
مرسی از کامنتت. اره فهمیدم اینجا هم سختی های خودشو داره. مثلا خونه پیدا کردن کار سختیه!!!

اسکارلت ایرانی-هلندی پنج‌شنبه 10 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:37 ق.ظ http://scarletslife.persianblog.ir

جواب ایمیلت رو دادم ملی جان. امید که اطلاعات من در زمینه یادگیری زبان هلندی به دردت بخوره.

مرسی اسکارلت عزیزم .خیلی لطف کردی. جوابت رو برات فرستادم. باز هم ممنون

یه مهاجر جمعه 11 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 01:24 ق.ظ http://yemohajer.wordpress.com/

به به بالاخره از شما آپ دیدیم.خوشحالم که از هلند خوشت اومده و امیدوارم روزای خوبی داشته باشی اونجا....من چون خودم خیلی اجتماعی نیستم رفتار سر سوئدی ها اذیتم نمی کنه و اتفاقا خیلی باهاش حال می کنم.برقراری ارتباط باهاشو قلق خاصی داره وگرنه به نظرت خیلی بی تفاوت و بی عاطفه میان اما در واقع اینطور نیست بیشتر میشه گفت خجالتی و محتاط هستن!من خیلی بدم میاد با غریبه ها ارتباط چشمی داشته باشم همیشه از اینکه غریبه ها بهم زل بزنن بدم می اومده برای همین این سردی سوئدی ارامش بهم میده.......سلیقه ایه دیگه

آره دیگه بازگشت غرور آفرین داشتم :))
راستش مهاجر جان من هم اوایل از رفتار سوئدی ها اذیت نمیشدم که هیچ خیلی هم راضی بودم. مخصوصا وقتی از شهری مثل تهران بیای سوئد که کلا مردمش چه دختر چه پسر ( هر کدوم به نوعی و دلیلی) با نگاهشون قورتت میدم.
اومدن به سوئد واسه من عین خوده رهایی بود. انکار که یه وزنه از روم برداشته بودن.
اما راستش بعد از یه مدت فک کنم 2سال اذیت کننده بود. دلم نمیخواست نگاهم کنن یا بهم زل بزنن. اما از اینکه میترسیدن باهام چشم تو چشم شن ناراحت میشدم.
تازه وقتی هم چشم تو چشم میدن، اگر، هیچ پاسخی به لبخندت نمیدن.
نمیخوام بگم بدن! فرق دارن! این چیزها تو فرهنگشون نیست. احتمالا ماها ( یکی مثل من ) هم به نظر اونها عجیب میاد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد