افکار قبل از خواب

همه اون چیزهایی که قبل خواب بهشون فکر میکنم. میشه گفت یه جور روزمرگی نویسی

افکار قبل از خواب

همه اون چیزهایی که قبل خواب بهشون فکر میکنم. میشه گفت یه جور روزمرگی نویسی

31

دلم تابستون میخواد

دلم بادکولر میخواد.اول شب کولر روروشن کنی بوی پوشالش بپیچه تو خونه. وقتی خسته از کار و زندگی بزگشتی خونه شام بخوری دوش بگیری یه لباس راحت خنک بپوشی مامانت یه کاسه هندونه بده دستت بشینی پای تی وی

 بیخیال دار و دنیا شبکه های ماهواره رو بالا پایین کنی گرز نایت ام بی سی 4 ببینی یا سریال کره ای

آخر شب وقتی همه خوابیدن بپری تو اتاقت بری توی تخت. تختی که رو به روی کولر بوده و حسابی خنکه

اس ام اس بازی تلفن بازی تا وقتی که دیگه چشات از خواب بسوزه

 دلم واسه تلفن بازی تنگ شده

دلم واسه غر زدن پای تلفن تنگ شده.

دلم واسه یه سنگ صبور تنگ شده

دلم دوستمو میخواد

دلم یکی رو میخواد که بشه باهاش درد و دل کرد

مردم از بس همه رو ریختم تو دلم

دلم دیگه جا نداره

با هر چیز کوچیکی سر ریز میشه

دلم یه دوست میخواد 

که بشه باهاش حرف زد

که بشه باهاش درد و دل کرد

که گوش بده 

که حرفمو به کسی نگه

که قضاوت نکنه

که دلداری بده

که مهربون باشه

که نازمو بکشه حتی وقتی هم من هم اون میدونیم که اشتباه کردم

که فرداش دیگه به روم نیاره ازم چیا شنیده

به غرغرام گوش بده

اینقدر با همه حرفهام مخالفت نکنه

مواظبم باشه



دلم واسه دوستم تنگ شده

دلم واسه پرینسس بودن تنگ شده


نظرات 5 + ارسال نظر
حبیب سه‌شنبه 26 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 07:33 ب.ظ http://www.virus-sh.bogfa.com

سلام

فکر کنم یکهو دپ زدین

افسردگی گرفتین

فکر کنم به خاطر محیط جدید باشه

امیدوارم هر چه زودتر روزهای شادتر داشته باشید

بخصوص یه سنگ صبور خوب و با معرفت


از محیط اطرافتون لذت ببرید

فکر کنم طبیعت هلند فوق العاده باشه

تا روزهای شادتر

نه بابا خیلی هم دپ نیستم
آره هلند قشنگه هی میخوام بیام یه پست در مورد هلند بزارم هی تنبلی میکنم. ایشالا در یکی دو روز آینده

یک محمــــــــــــــد هستم سه‌شنبه 26 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 08:18 ب.ظ http://yekmohammad.persianblog.ir/

هنوز پاییز نیومده دلت هوای تابستون کرده؟ وا.
.
چند تا عکس از خودم زدم تو وبم. دوست داشتی ببین.

این پست مال 8-9 ماه پیشه که تو فیس بوک گذاشته بدوم. دلم خواست که اینجا هم داشته باشمش.
سر زدم به وبلاگت. مرسی

یک دانشجوی ایرونی که مدتی در هلند ب چهارشنبه 27 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 12:35 ب.ظ

به هلند خوش آمدی
ولی میگویم دوست من تو که از سوئد اومدی اینجا که باید برات گرمتر باشه.
اگر دنبال دوست ایرونی میگردی. بدون که با خوندن هزار تا از این وبلگهای بچه های ایرونی یکی را هم شاید نتونی از نزدیک ببینی. فوق فوقش ممکنه تلفن کنند و اس ام اس یا چت ولی وقتی بگویی میخواهی از نزدیک ببینیشون در میروند. حالا علت چی هست را خدا میدونه و بس. بعضون اهل رفت و آمد نیستند... بعضی هاشون به ایرونی های هموطن اعتماد ندارند و بعضی هاشون از بس دروغ از موفقیتهاشون گفتند میترسند دستشون رو بشه.
ولی خوب توی این جماعت دو نفر هستند که واقعا اگر بخواهی میتونی از نزدیک ببینیشون چون خیلی سعی کردنند بچه ها را دور خودشون جمع کنند که البته موفق نشدنند ولی میتونی اگر باهاشون حرف زدی بعدا از نزدیک ببینیشون چون تو وبلاگهاشون راست و حسینی مینویسند و دروغ پردازی نمیکنند. یکی از این بچه ها پرستو هست و یکی دیگه ازشون نرگس. شاید وبلگهاشون را خونده باشی چون نوشته بودی که وبلاگهای ایرونی های توی هلند را میخونی.
http://booye-baroon.blogfa.com
http://parastoonl.blogsky.com
از وبلاگهای بی طرف که میتونی از آداب و رسوم این هلندیها سر در بیاوری فقط وبلاگ یک ایرانی در هلند
http://yek-irani-dar-holland.mihanblog.com
به درد میخورهه چون بی طرف مینویسه و بیشتر جنبه آموزشی دارد. مثل اغلب وبلاگهای ایرونی ها هم هی غر نمیزنه و یا هی از هلند و هلندیها انسان فوق بشر نمیسازهه و ایرونی ها را اخه و بد و بی فرهنگ نمیکنه.
همونطور که خودت نوشتی باید خودت هلند را تجربه کنی.
ممکنه مثل ستاره پناهنده اومده باشی اینجا و از هلند بدت بیاد چون سختی های پناهنده ها را کشیدی. و یا شاید هم عروسی کرده باشی که باز بستگی به وضع مالی شوهرت دارهه که زندگیت اینجا چطوری باشه و یا شاید هم دانشجو باشی که اگر از ایران بهتون پول برسه وضعتون خوبه و اگه نرسه باید دست به عصا راه بروید. یک نصیحت بهت میکنم و اون اینه که خودت هلند را تجربه کنی و گول داستان پردازیهای بعضی ایرونی ها را که وبلاگهای تخیلی مینویسند را نخوری. چون اونطوری وقتی میبینی با مدرک دکترا نه کاری در شان خودت پیدا کردی یکهو افسرده میشوی و پیش خودت میگویی چرا پس فلانی تو چنان شرکتی کار پیدا کردهه و من با مدرک دکترا حتی توی یک مغازه هم کار پیدا نکردم. اونوقته که افسرده میشوی. یادت باشه اون شخصی را باور کن که پشت صفحه مانیتور قایم نشدهه و و خودت اونو دیدی و دیدی که تو هلند واقعا شاغله و بیکار و خیال پرداز نیست. از وبلاگهای خوب میتونی اینها را هم بخونی:
http://www.asal2563.blogfa.com
http://gorgoro.mihanblog.com/post/8
http://nloonazi.blogfa.com
http://setaraye-khandan-dar-holland.mihanblog.com

امیدوار چشمهاتو خوب باز کنی و عاقلانه هر مطلبی را بخونی که نویسنده ها خودشون میتونند بین واقعیت و رویا را خوب تشخیص بدهند بخصوص که حالا خودت در هلندی و هاندیها را میتونی ببینی و جامعه اشون را بشناسی. این جماعت بیشترشون مثل اون خانمی هستند که در کا پ ان دیدی. ما همیشه خارجی هستیم براشون و اگر از کشورهایی مثل ایران آمده باشیم که وای خدا بدادمون برسه.... فقط یک سوال دارم چرا از سوئد اومدید هلند؟ اینطور که بچه های اونجا مینویسند مردم اونجا خیلی اخلاقشون با خارجیها بهترهه پس چرا اومدی هلند؟ بهر حال موفق باشی و امیدوارم بتونی با پرستو و نرگس تماس بگیری. پرستو که دارهه مادر هم میشه و خیلی هم مهربونه و در خونه اش همیشه به روی ایرانی ها باز هست. میتونی یک ویکند بری و ببینیش و اینطوری یک دوست خوب ایرونی هم پیدا کنی. به فول اینها سوکسس....

سلام دوست عزیز ممنون از کامنت طولانی ومفیدتون. تو یکی از همین کامنت ها هم توضیح دادم این پست یه پست مال زمستون پارسال هست که تو فیس بوکم گذاشته بودم یهویی هوس کردم اینجا هم بزارمش.
خودتون بهتر میدونین که کلا دوست پیدا کردن اینور آی کار سختی هست. مخصوصا الان در شرایط فعلی من که نه دانشگاه میرم نه هنوز کاری پیدا کردم. واقعا نمیدونم از کجا باید شروع کنم.
راستش یعضی از وبلاگ هایی که معرفی کردی رو قبلا هم میخوندم. خیلی ممنون. خوشجال میشم اگه بتونم باهاشون دوست شم جتی اگه دوستی از همین حد مجازی هم خارج نشه.
راستش من تا اینجا هلندی ها رو آدم های بدی ندیدم. خوب به محافظه کاری سوئدی ها نیستن شاید واسه همین هست که میشه زودتر فهمید که دیدشون نسیت به ماها چطوریه.
پرسیده بودی که پرا از سوئد اومدم اینجا. الان میتونی در قسمت درباره من ببینی چرا!
اما برام جالب بود که اینقدر دیدت نیبت به سوئد مثبت هست! داستان همون مرغ همسایه هست همین! زندگی تو سوئد هم سختی های خودشو داره.
بازم ممنون از کامنتت

حبیب چهارشنبه 27 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 11:23 ب.ظ http://www.virus-sh.bogfa.com

منتظر پست شما در مورد هلند هستم

شاید این ویکند بنویسم شاید....

راستی آقا حبیب آدرس وبلاگتون رو دورست وارد کردین؟ برای من باز نمیشه

یک دانشجوی ایرونی جمعه 29 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 01:26 ق.ظ

خوب پس برای تحصیل اومدی. آخه یک جا خوندم نوشته بودی خونه اتون را توی سوئد اجاره دادید فکر کردم. اونجا مقیم بودید. نه من فکر نکردم که سوئد بهترهه اگر نوشته ام را بخونی میتونی ببینی که نوشتم از نوشته های بچه هایی که در سوئد هستند (فقط یک سوال دارم چرا از سوئد اومدید هلند؟ اینطور که بچه های اونجا مینویسند مردم اونجا خیلی اخلاقشون با خارجیها بهترهه پس چرا اومدی هلند؟) من الان در امریکا هستم و تقریبا همه اروپا را گشتم و کلا از اروپایی ها خوشم نمیاد و چون توی هلند بورس گرفته بودم اونجا درس خوندم و بعد هم اومدم آمریکا که در اینجا باز در حال تحقیق در یک دانشگاه هستم و پولش اونقدر هست که یک زندگی ساده را داشته باشم. از کشورهای اروپایی راستش انگلستان را به همه جا ترجیح میدادم علی الرغم هوای بارانی اش. بهرحال امیدوارم تو هلند هم خودت و هم شوهرت موفق باشید. حاا هم برم ببینم میتونم وسایل اینجا غذایی که نوشتی را پیدا کنم و درست کنم. اینطور که نوشتی ارزش خوردن دارهه..

والا اگه به منم بود آمریکا رو ترجیح میدم اما خوب رامون نمیدن!
والا هلند هم که کم باروون نداره که . اما آره منم تعریف انگلیس رو شنیدم. فعلا که قرعه ما به نام هلند افتاده. تا ببینیم بعد چی میشه.
شما هم ایشالا هر جا هستی موفق و راضی باشی


آخ آره پستو خیلی خوبهههه. اگه درست کردی خوشحال میشم نظرتو بدونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد